شعر

  • ۰
  • ۰

نه از بی مهری کسی دلگیر شو …

نه به محبت کسی بیش از حد دلگرم…

به خاطر آنچه که از تو گرفته شده،

دلسرد مباش، تو چه می دانی؟

شاید … روزی … ساعتی … آرزوی

  • ad min
  • ۰
  • ۰

ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺼﺎﺩﻑ، ﺷﺮﮐﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺼﻒ ﺩﻳﻪ ﺭﻭ ﺑﺪﻩ!

ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﯿﺪ؟

 خیلى نامردن..

  • ad min
  • ۰
  • ۰

عادت به روضه کرده دلم روضه خوان کجاست

صاحب عزای فاطمه آن بی نشان کجاست

قربان اشک روز و شب چشم خسته ات

مولا فدای مادر پهلو شکسته ات
.
.
.
شهادت حضرت فاطمه (س)رو پیشاپیش به همه مسلمانان و از همه مهم تر
.
اقا امام زمان(عج) تسلیت میگویم

  • ad min
  • ۰
  • ۰

دلم گرفته خدایا، چگونه عید بگیرم؟ / رسیده ماتم زهرا، چگونه عید بگیرم؟/
به یاد ماتم مادر، شکسته شد دل مهدی / در این مصیبت عظمی، چگونه عید بگیرم؟/
.
.
شهادت حضرت زهرا (س)بر حضرت صاحب زمان (عج) و مردم مسلمان جهان تسلیت میگویم

  • ad min
  • ۰
  • ۰

به تو فکر می کنم و

بی اختیار لبخند می زنم

تو منظره ی همان دشتی

که بارها سرتاسر رویاهایم را

دیوانه وار در آن دویده ام

 

پروانه ها

از گلوی تو پرواز می کنند

صدای قلبت

صدای بافتن پیله هاست!

عطرها، دست از سر پیراهنت بر نمی دارند...

 

شبیه زنی خوشبخت دوستت دارم

شبیه زنی که مقابل آینه

گوشواره هایش را می اندازد و آواز می خواند...

 

روی سینه ات به خواب رفته ام و

می دانم از جایم که برخیزم

صدای النگوهایم

صدای بال پروانه هاست...

  • ad min
  • ۰
  • ۰

هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد 
آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشد

 

گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم
به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد

 

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند 
تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد

 

من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد

 

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند
بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد.

 

  • ad min
  • ۰
  • ۰

شبیهِ ساحل،

شبیهِ ساحل،

آغوش باز کن،

تا خیالِ دریا بودن کنم!

خدایم باش تا با شعر عبادت ‌شوی!

مجنون بخوان مرا تا قاب بگیرم صدایت را‌!

حالا دیگر از سینه ی دیوار هم

نجوایِ دوستت دارم ‌می آید!

بیشتر دیوانگی کنم...

با من، ما می شوی؟

  • ad min
  • ۰
  • ۰

خبرت هست؟ که از خویش خبر نیست مرا

گذری کن که زغم راه گذر نیست مرا

 

گر سرم در سر سودات رود نیست عجب

سرسودای تو دارم غم سرنیست مرا

 

بی‌رخت اشک همی بارم و گل می‌کارم

غیر ازین کار کنون کار دگر نیست مرا

 

"امیر خسرو دهلوی"

  • ad min
  • ۰
  • ۰

من پیراهنت را در باد دوست دارم

و زیبایی ات را

در آینه ای که از آن عبور کرده ای!

 

نگران خلوت توام

من زبان پرنده ها را می فهمم

من با گل های وحشی در آشتی ام

نخواه که مسیر رود را از درخت ها جدا کنند

نخواه که در دل جنگل آتشی بیفروزند!

 

تو وسیع ترین سرزمینی بودی که می شناختم

منظره دلپذیر نگاهت در هیچ قابی کامل نبود

تو اتفاقی بودی که در تمام چشم ها زیبا می افتاد

و من هرگز نتوانستم چهره ات را

در عکسی که با هم داریم خلاصه کنم!

 

اشتیاق پنهانم!

در خواب می بوسمت

که دزدانه رویای تو را بافته باشم

 

دوست داشتنت

شعر ناتمامی ست که تا ابد ادامه دارد...

 

"مهسا چراغعلی"

 

  • ad min
  • ۰
  • ۰

سکوت کرده ام و صدایم

زندانبانِ زنی ست

که می خواهد بگوید:

"دوستت دارم"

 

عزیزم!

با بغضی که گلویم را می فشارد

با کلامی که از شکنجه ترسیده است

دهانم، تنها به بوسیدن تو گشوده می شود

 

عشق، رازی‌ست که در سینه حبس کرده ام

عشق، دوستت دارمی‌ست

که در صدایم بال بال می زند

 

بعد از این

هر پروانه ای که از حنجره ام بگریزد

تنها روی انگشت های تو می نشیند...

 

 

"مهسا چراغعلی"

 

  • ad min